موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات

راديو قرآن radioquran.ir

دريافت كد لوگو

____________
درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحيم __________ ان شاءالله سعي دارم در اين وبلاگ مطالب قرانی به دوستان ارائه نمايم.
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
قصه هاي لقمان حكيم
Image result for luqman






ارباب لقمانِ حكيم كه خود مردي با فراست ، عاقل و خردمند بود روزي خواست كه ميزان عقل و شعور لقمان را امتحان كند و ببيند كه در چه سطحي است . اين بود كه گوسفندي به وي داد و از لقمان خواست گوسفند را ذبح كند و دو عضو را كه بهترين عضو هاي گوسفند هستند كباب كند و برايش بياورد .

لقمان به دستور اربابش عمل كرد . گوسفند را ذبح كرد و پس از آن دل و زبان گوسفند را كباب كرد و براي اربابش آورد .  ارباب لقمان لبخندي زد و به خوردن مشغول شد ؛ حدس زد كه در اين انتخاب ، حكمتي هست ، امٌا درست و حسابي متوجه حكمت اين انتخاب لقمان نشد . در ضمن هم نمي خواست لقمان متوجه شود كه عقلش به اين حكمت نرسيده است ...

چند روزي گذشت و طي اين چند روز هرچه ارباب لقمان فكر كرد كه حكمت اين انتخاب چه بوده است ؟ متوجه نشد . اين بود كه دوباره به لقمان دستور داد كه گوسفندي را از بين گوسفندانش بگيرد و ذبح كند و دوعضو گوسفند را كه بدترين عضوهاي گوسفند هستند كباب كند و برايش بياورد . 

امٌا با تعجب زياد مشاهده كرد كه باز هم لقمان دل و زبان گوسفند را كباب كرد و جلوي وي نهاد !

شگفت زده از لقمان پرسيد : چگونه ممكن است دل و زبان هم بهترين اعضاء يك موجود زنده باشند و هم بدترين اعضاء آن ؟! .

لقمان پاسخ داد : اگر دل و زبان ، صاف و پاك و بي غلٌ و غش باشند بهترين عضو هر موجودي محسوب ميشوند ؛ امٌا اگر ناپاك باشند حتي صاحبشان را به درك اسفل السافلين هم ميفرستند


برچسب :
نوشته شده در يکشنبه دوم 6 1393 توسط hashsmtjdd | لينك ثابت | (0) نظر

X